12.15.2005

گفتي كه:


گفتي كه
چو خورشيد زنم سوي تو پر
چون ماه شبي ميكشم از پنجره سر
اندوه كه خورشيد شدي تنگ غروب
افسوس كه مهتاب شدي وقت سحر